Blog . Profile . Archive . Email . Design by .


Dont forget poor children

 

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1398برچسب:,ساعت 16:11 توسط mohamad hossein| |

احتمالا عکس آن را هم تجربه کرده اید. صبح با بی حوصلگی از خواب بیدار می شوید .و با حالتی عبوس برای بیرون رفتن آماده می شوید و اتفاقا در راه و در محل کارتان با رخداد های نه چندان خوشایند هم روبرو می شوید . با خود می گویید از همان اول صبح مشخص بود که امروز روز نحسی است

خیر . چنین نیست. نامیمونی یک روز به دست افکار ماست. ما هستیم که می توانیم آغازی مبارک بیافرینیم و یا با روی آوردن به افکار منفی شروعی دلگیر و ناامیدانه را رقم بزنیم.

در این مقاله می خواهیم شما را با افکار و عملکردهایی آشنا کنیم که می تواند بازخوردهای منفی و و یا مثبتی را برای خود شما داشته باشد و در مجموع بر کل زندگیتان آثار خوب یا بدی را بگذارد .

الفبــــای زنــــدگی با استفاده از حروف فارسی الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها، ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم، پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات، ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

اگر به دیگری نفرت بورزید با حلقه هایی کیهانی به او متصل می شوید و به بند او در می آیید. به هر چه نفرت بورزید با طوقی کیهانی به بند و اسارتش در می آیید اگر در تمام دنیا یک نفر باشد که به راستی از او خوشتان نمی آید همانا او کسی است که با حلقه ای محکم تر از فولاد خود را به او وصل کرده اید. (کاترین پاندر)
عشق به دیگران

هرگز از برچسب منفی استفاده نکنید نگویید من همیشه خراب می کنم … چرا که نتیجه اش جز تشویق، اضطراب، عجز، ناتوانی و عدم اتکاء به نفس نیست.

گفته اند: «اگر زندگی را با همه آنچه که در اوست دوست داشته باشید زندگی نیز به شما عشق خواهد ورزید.»

اگر مایل باشیم تاکسی یا چیزی را به خود جذب کنیم باید به آن عشق بورزیم. و البته نیک می دانیم که: دوست داشتن کسانی که به ما نیکی کرده و می کنند هنری نیست که بتوان به او تفاخر کرد. هنر واقعی، عشق ورزیدن به آنهایی است که به ما بد کرده اند.

عشق یعنی احضار موهبت های جاودان زندگی.

پس بیایید تا از خرمن گفته ها و نوشته های بزرگان، توشه ی برگیریم.

هیچ چیز در زندگی معنایی ندارد. مگر معنایی که شما به آن می دهید.

به یکدیگر عشق بورزید اما عشق را به بند نکشانید بگذارید میان با هم بودنتان فضایی و فاصله ای باشد، با یکدیگر شادمان باشید اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد… در کنار هم بمانید اما به هم نچسبید.

به یکدیگر عشق بورزید اما عشق را به بند نکشانید بگذارید میان با هم بودنتان فضایی و فاصله ای باشد، با یکدیگر شادمان باشید اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد… در کنار هم بمانید اما به هم نچسبید. (کاترین پاندر)

کار زشت سریع تر از فرو رفتن کارد در گوشت در صاحب خود اثر می گذارد. (امام صادق علیه السلام، بحار الانوار، جلد ۷۳، ص ۳۳۰)

به جای این که خود را یک انسان ببینید به سیمای موجود الهی به خویشتن نگاه کنید. (کاترین پاندر)

بارش کنید، مهرتان را بارش کنید، عشقتان را بارش کنید. فکر مثبت را بارش کنید- بارش تبسم- بارش لبخند- بارش انرژی مفید- بارش اطلاعات و دانسته ها.

به فکر اصلاح خود باشید تا وقت و فرصتی برای انتقاد از دیگران نداشته باشید.

پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند.

سقف آرزوهایت را تا جائی بالا ببر که بتوانی چراغی به آن نصب کنی.

خود را شکوهمند و سرشار از شوکت، جلال، عظمت و قدرت ببینید. ببینید که موجودی محبوب و دوست داشتنی، سالم، کاردان و لایق هستید دنیا را به صورت مکانی بسیار زیبا برای شادمانه کار کردن و شادمانه بالیدن ببینید. (کاترین پاندر)

کسانی که دیگران را از ابراز عشق و محبت محروم می کنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت محروم می سازند.

با یادآوری به کینه ها و نفرت ها مدام آنها را بزرگتر و بزرگتر می کنیم و با بخشیدن، بزرگترین لطف را به خودمان می کنیم اما لزوماً، بخشیدن به معنای بر قراری ارتباط نیست.

خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند.
عشق به دیگران

بهجت و سرور، مغناطیسی است که همه موهبت های عالم را وا می دارد تا به سوی شما بشتابند. افسردگی و اضطراب نیز مغناطیسی است تا تمام مشکلات به سوی شما پرواز کنند برای پیروزی در حیطه ماوراءالطبیعه و برای کامیابی از عالی ترین ثمره کار خود باید در وجد و سرخوشی باشید.(کاترین پاندر)

به من بگویید درباره خودتان و همسایه تان چه نظری دارید تا دقیقا به شما بگویم که تندرستی تان در چه حال است و وضع مالی و هماهنگی زندگی تان چگونه است. اگر به انسان ها عشق نمی ورزید و اعتماد ندارید به خدا نیز نمی توانید عشق بورزید و اعتماد کنید اندیشه عشق و نفرت به طور همزمان نمی تواند در ذهنتان وجود داشته باشد پس هر گاه به یکی از آنها سرگرم باشد قطعاً دیگری غایب است. به دیگران اعتماد کنید و اقتدار ناشی از آن عمل را صرف توکل به خدا کنید این کار سرشار از جادوست. معجزه ها و شگفتی ها می آفریند. محبت و اعتماد نیروهایی پویا و زنده اند. (کاترین پاندر)

آنچه شما درباره خود فکرمی کنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است که دیگران درباره شما دارند…

درباره درخت، بر اساس میوه اش قضاوت کنید، نه بر اساس برگهایش !

آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید…

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی.

اگر سعی کنید در جهت کسب تایید سایرین تلاش بیشتری به عمل آورید هنگامیکه دیگران متوجه این وضع بشوند قادر خواهند بود قدرت بیشتری روی شما اعمال کنند. (دکتروین دایر)

علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید که آن توصیف می کنید که آن توصیف کردن در واقع دقیق شدن و همه جانبه نگاه کردن به تصویر است.

اگر مطلوب خدا باشید قضاوت دیگران چه لزومی دارد. اگر رضایت خدا را جلب کرید مطمئن باشید که مردم نیز بادیده احترام به شما می نگرند.

از خودنمایی بپرهیزید امروزه خودنمایی باعث شده انسان ها همه آسایش و راحتی خود را از دست داده و به عناوین گوناگون خود را ارضاء کنند. زندگی قسطی نمونه بارزی از این واقعیت است.

علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید

هر حادثه ای را دلیلی برای مصلحت خود بدانیم.

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر…

اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم. سعدی

طوری رفتار کنید که گویی به موفقیت خود اطمینان دارید و پر از انرژی هستید و برای ایجاد روحیه وانمود کنید که به هدف رسیده اید. (آنتونی رابینز)
عشق به دیگران

نگران فردا نباش ، فردا به قدر کافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشکلات هر روز بیفزایی!

اراده آهنین ،زمین خوردگی هفت باره و بلند شدن هشت باره است

آنگاه که همه به دنبال چشمانی زیبا هستند تو به دنبال نگاهی زیبا باش . (دکتر شریعتی)

اگر فکر کنید کاری با موفقیت توأم است نیرویی در این جهت ایجاد می گردد و نتیجه مثبت خواهد شد. (آنتونی رابینز)

برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن . علی شریعتی

و چه زیباست پندها و آموزه های قرآنی :

فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ (المآئده/۴٨) در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرید

وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣ ) با مردم نیکو سخن بگوئید

وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء٣۴) به عهد و پیمان خود وفا کنید

در ادامه توصیه می کنیم جملات تاکیدی زیر را هر روز در ساعاتی مشخص با باور و یقین تکرار کنید.

اگر در مخمصه گیر کرده باشم همیشه راهی برای دگرگون کردن اوضاع هست .

—————————————————————————————–

اهمیت ندارد که چه اتفاقی رخ می دهد ، نور درونم از من حمایت خواهد کرد .

————————————————————————————

من هر لحظه قادرم با تصمیمی جدید زندگی ام را به کلی تغییر دهم .

——————————————————————–

چون یاد خدا همراهم است از هیچ چیز نمی هراسم.

———————————————————–

من همه را می بخشم و خود را رها می سازم.

————————————————–

من قبول می کنم که انسان جایزالخطاست.

———————————————
هیچ قدرتی وجود ندارد که مرا آزار دهد.

سایت تبیان

نوشته شده در شنبه 25 تير 1390برچسب:,ساعت 11:23 توسط mohamad hossein| |

پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.

پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟»

زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»

پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که او می دهد انجام خواهم داد.»

زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.» مجددا زن پاسخش منفی بود.

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: «پسر…، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.»

پسر جوان جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.»

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 11:7 توسط mohamad hossein| |

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟

چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟

اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟

تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 11:5 توسط mohamad hossein| |

عکس های خلاقانهعکس های خلاقانهعکس های خلاقانه
عکس های خلاقانه
عکس های خلاقانهعکس های خلاقانه
عکس های خلاقانهعکس های خلاقانه

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 10:31 توسط mohamad hossein| |

* بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

* این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

* وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

* یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

* کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

* آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

* کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

* خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

* ما خلیفۀ خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

* آنکه  خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

* خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

* بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

* روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

* برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

* شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

* به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

* چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

*اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

* وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

* آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو.

* خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 10:23 توسط mohamad hossein| |

در این شکل شما سه تصویر می بینید. تصویر وسط مشکی و تصاویر چپ و راست رنگی. تصویر راست از راست به چپ می چرخد و تصویر چپ از چپ به راست. نکته جالب این است که اگر تصویر مشکی وسط را همزمان با یکی از تصاویر چپ یا راست نگاه کنید با همان تصویر و به همان جهت می چرخد.


اشتباه نکنید این خطای دید نیست خطای مغز است.

همان مغزی که باورهای ما را می سازد باورهایی که دو دستی به آنها چسبیده ایم گاهی باورهای ذهنی ما چیزی بیشتر از عادت های فکری مان نیست.
باورها

دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر کیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در «هاروارد یونیورسیتی» انجام دادند:

۸۰ پیرمرد و ۸۰ پیرزن را انتخاب کردند. یک شهرک را به دور از هیاهو برابر با ۴۰ سال پیش ساختند. غذاهای ۴۰ سال پیش در این شهرک پخته می شد. خط روی شیشه های مغازه ها، فرم مبلمان، آهنگها، فیلم های قدیمی، اخباری که از رادیو و تلویزیون پخش می شد، را مطابق با ۴۰ سال قبل ساختند. بعد این ۱۶۰ نفر را از هر نظر آزمایش کردند:

تعداد موی سر، رنگ موی سر، نوع استخوان، خمیدگی بدن، لرزش دستها، لرزش صدا، میزان فشار خون … بعد این ۱۶۰ نفر را به داخل این شهرک بردند، بعد از گذشت ۵ الی ۶ ماه کم کم پشتشان صاف شد، راست می ایستادند، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت، لرزش صدا خوب شد، ضربان قلب مثل افراد جوان، رنگ موهای سر شروع به مشکی شدن کرد، چین و چروکهای دست و صورت از بین رفت.
علت چه بود؟

خیلی ساده است. آنها چون مطابق با ۴۰ سال پیش زندگی کردند، باور کرده بودند ۴۰ سال جوانتر شده اند.

انسانها همان گونه که باور داشته باشند می توانند بیاندیشند. باورهای آدمی است که در هر لحظه به او القا می کند که چگونه بیاندیشد.

اصولا فرق بین انسانها، فرق میان باورهای آنان است. انسانهای موفق با باورهای عالی، موفقیت را برای خود خلق می کنند. انسانهای ثروتمند، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند که با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال کسب ثروت می روند و به لحاظ باورهای مثبت شان به ثروت مطلوب خود می رسند.

قانون زندگی قانون باورهاست. باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است. توانمندی یک انسان را باورهای او تعیین می کند.

انسانها هر آنچه را که باور دارند خلق می کنند. باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی می سازند. زیرا باورها تعیین کننده کیفیت اندیشه ها، اندیشه ها عامل اولیه اقدام ها و اقدام ها عامل اصلی دستاوردها هستند.

انیشتین می گفت: «آنچه در مغزتان می گذرد، جهانتان را می آفریند.»

استفان کاوی (از سرشناسترین چهره های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که می گوید: «اگر می خواهید در زندگی و روابط شخصی تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش ها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان می خواهد قدم های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی تان ایجاد کنید باید نگرش ها و برداشت هایتان را عوض کنید.»

او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس تر می کند: «صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و در مجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچه هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می کردند. یکی از بچه ها با صدای بلند گریه می کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می کشید و خلاصه اعصاب همه مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی آورد و غرق در افکار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض باز کردم که: «آقای محترم! بچه هایتان واقعاً دارند همه را آزار می دهند. شما نمی خواهید جلویشان را بگیرید؟» مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می افتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی گردیم که همسرم، مادر همین بچه ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمی دانم باید به این بچه ها چه بگویم. نمی دانم که خودم باید چه کار کنم و … و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد.»

استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می پرسد: «صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟» و خودش ادامه می دهد که: «راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمی دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و….

اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می تواند تا این اندازه بی ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم .»

« حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می شود. کلید یا راه حل هر مسئله ای این است که به شیشه های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه ای ببینیم و تفسیر کنیم . آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است.

فقط ۱۰ دقیقه بشینیم تو یه جای خلوت و تک تک طرز فکر ها و رفتارهایی که بطور ناخوداگاه عادتمون هست مرور کنیم. می دونید چه اتفاقی میافته؟

اگر واقعا بدون تعصب تک تک اعمال و افکارمون رو مرور کنیم به خوبی می توانیم خوب و بدهاش رو از هم تفکیک کنیم. خوبها و به درد بخور هاش رو تقویت کنیم و بدها وکثیف هاش رو دور بندازیم تا بیش از این تو زندگیمون دست و پامون رو نگیره. انسان به طور ذاتی بدون اینکه نیاز به آقا بالا سری داشته باشه توانایی تشخیص خوب و بد رو داره. مگه نه؟؟؟!!!
خب منظورم از این خانه تکانی چیه؟

تو ادبیاتمون بهش میگن:
چشمها رو باید شست. جور دیگر باید دید…

تو ادبیات عرفانی مون هم بهش میگن:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم . . . . . . فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

با کلاسها هم بهش میگن:
مهندسی مجدد یا ری انجینیرینگ (Re-Engineering)

مذهبی ها هم بهش میگن:
یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت

قانون فعالیت های ذهن ناخودآگاه:

* ذهن ناخود آگاه شما موجب می شود همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای شما هماهنگ است.
* ذهن ناخود آگاه شما بسته به اینکه چگونه برنامه ریزی می کنید می تواند شما را به پیش ببرد یا از پیشرفت باز دارد.

توی این خانه تکانی ذهن و رفتار چه اتفاقاتی می افتد

بعضی باورها و ذهنیتها رو باید تمیز کرد و غبار زمان رو ازش دور کرد، سر و سامانی داد، خیلی محکم تر آنها را حفظ کرد و بهش بها داد. چه باورهای قشنگی داشتیم که به مرور زمان و دود زندگی یکنواخت سیاهی بهش نشسته و باید با چاشنی خاطره سر و سامانی بهشون داد و دوباره در ردیف اول قفسه باورهامون قرار بدیم.

بعضی از آن باورها رو که اتفاقا از بس بهشون عادت کردیم خیلی هم دم دست قرار گرفتند و همیشه مزاحمی برای دیدن باورهای قشنگمون هستند، باید برای همیشه فراموش کرد و در زباله دان فراموشی قرار داد.

اگر خوب به این باورها دقت کنیم می بینیم که بسیاری از رفتارهایمان ناشی از باورهایی است که از آنها بیزار هستیم. ولی از بس در درون ناخوداگاه مان به آنها عادت کردیم وجود آنرا فراموش کرده ایم.

جالب است که در این کنکاش متوجه رفتارهایی می شویم که به دلیل انتقام از کسانیکه در حق ما ظلمی کرده اند و به آنها دسترسی نداریم به طور ناخوداگاه از اطرافیانمان انتقام می گیریم. در صورتیکه آنها شاید خیلی هم ما را دوست داشته باشند ولی این نفرت به قدری در درون ما نفوذ کرده که علاقه آنها را نه تنها درک نمی کنیم بلکه به طریقی سعی در آزردن آنها داریم.

مثل اینکه مطلب داره پیچیده میشه

اگر خوب دقت داشته باشیم با تفکراتی در درون خود مواجه می شیم که اتفاقا خیلی هم به کارمان آمده و در برابر مشکلات زیادی از آنها استفاده کردیم ولی از بس که همیشه در دسترس مان بوده قدرش رو ندانستیم و فراموشش کردیم و گذاشتیمش کنار. و حالا که با مشکل مواجه می شویم یادمون رفته که چه ابزار خوبی رو کنار گذاشتیم و میتونستیم ازش استفاده کنیم. حالا که داریم افکارمون رو زیر و رو می کنیم خوبه که دوباره اون باورها و ابزارها رو گردگیری کنیم و ازشون استفاده کنیم.

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 10:18 توسط mohamad hossein| |

زانوهامو بغل کرده بودمو نشته بودم کنار دیوار

دیدم یه سایه افتاد روم

سرم رو آوردم بالا

نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم

تمام صورتم عرق شرمندگی پر کرد

گفت:تنهایی

گفتم:آره

گفت:دوستات کوشن؟

گفتم: همشون گذاشتن رفتن

گفتی: تو که می گفتی بهترین هستن!

گفتم:اشتباه کردم

گفتی: منو واسه اونا تنها گذاشتی

گفتم:نه

گفتی:اگه نه،پس چرا یاد من نبودی؟

گفتم:بودم

 

گفتی:اگه بودی،پس چرا اسمم رو نبردی ؟

گفتم:بردم، همین الان بردم

گفتی:آره،الان که تنهایی،وقت سختی

گفتم:…..(گر گرفتم از شرم-حرفی واسه جواب نداشتم)

-سرمو اینداختم پایین-گفتم:آره

گفتم:تو رفاقتت کم آوردم،منو بخش

گفتی:ببخشم؟

گفتم:اینقدر ناراحتی که نمی بخشی منو؟ حق داری

گفتی:نه! ازت ناراحت نبودم! چیو باید می بخشیدم؟

تو عزیز ترینی واسم،تو تنهام گذاشتی اما تنهات نذاشته بودمو نمی ذارم

گفتم:فقط شرمندتم

گفتی:حالا چرا تنها نشستی؟

گفتم:آخه تنهام

گفتی:پس من چی رفیق؟

من که گفتم فقط کافیه صدا بزنی منو تا بیام پیشت

من که گفتم داری منو به خاطر کسایی تنها می ذاری که تنهات می ذارن

اما هر موقع تنها شدی غصه نخور،فقط کافیه صدا بزنی منو

من همیشه دوست دارم،حتی اگه منو تنها بزاری،

همیشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودی،منو فراموش کردی تو این خوشی

اما من مواظبت بودم،آخه رفیقتم،دوست دارم

دیگه طاقت نیاوردم،بغض کردمو خودمو اینداختم بغلت،زار زدم،گفتم غلط کردم

گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نکن که تو خودم گم بشم

گفتم دوست دارم…

گفتم: داد می زنم تو بهترین رفیقیییییییییییییییی

بغلت کردم گفتم:تو بن بست رفیقی

یک کلام،خدا تو بهترینی

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 10:9 توسط mohamad hossein| |

در نظر سنجی جدیدی که مجله آمریکایی OK! انجام داده است، خوش پوش ترین دختر کوچولوهای دنیا انتخاب شدند. در این نظر سنجی سوری کروز، دختر دو ساله تام کروز و کیت هولمزبه عنوان خوش پوش ترین دختر کوچولوی هالیوود انتخاب شد.

خوشپوش ترین دخترکوچولو

خوشپوش ترین دخترکوچولو

برد پیت و آنجلینا جولی، زوج برتر سال ۲۰۰۷

به گزارش چینا دیلی، شایلو دختر برد پیت و آنجلینا جولی به عنوان نفر دوم این لیست انتخاب شد و ویولت افلک، فرزند جنیفر گارنر و بن افلک، نفر سوم لیست را تشکیل می داد.

این مجله درباره سوری گت:« سوری در لباس های آرمانی، باربی و کریستین لابوتین بسیار خوب و زیبا به نظر می رسد. دختر کوچولوی تام کروز، حس و غریزه مد و فشن خود را از مادرش کیت هولمز به ارث برده است، کیت خودش یک پیراهن برای دخترش طراحی کرده است.»

خوشپوش ترین دخترکوچولو

خوشپوش ترین دخترکوچولو

سایر دخترانی که در این لیست دیده می شدند شامل ویلو اسمیت، دختر ۷ ساله ویل اسمیت و جادا پینکت-اسمیت؛ ایو دختر ۸ ساله رایان فیلیپ و ریس ویترسپون؛ هالو دختر ۶ ماهه نیکول ریچی و جوئل مادن بود.

لیست کامل خوش پوش ترین دختران دنیا به شرح زیر است :

۱ – سوری کروز

۲ – شایلو جولی-پیت

۳ – ویولت افلک

۴ – لولا کانسوئلز

۵ – ویلو اسمیت

۶ – هارلو مدن

۷ – والنتینا پاینولت

۸ – ماتیلدا لدگر

۹ – ایدن و ساوانا ماهونی

خوشپوش ترین دخترکوچولو

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 9:52 توسط mohamad hossein| |

منبع:www.roozeshadi.com

نوشته شده در پنج شنبه 23 تير 1390برچسب:,ساعت 9:46 توسط mohamad hossein| |


 

 

1- بوگاتی ویرون، 430 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 2.5 ثانیه

 

2– کوئینگ‌زگ آگرا آر، 418 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 2.8 ثانیه

 

3 – SSC اولتیمیت آئرو، 414 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 2.7 ثانیه

 

4 – سالین S7 تویین توربو، 399 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.2 ثانیه

 

5 – کوئینگ‌زگ CCX، معادل 394 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.2 ثانیه

 

6 – مک لارن F1، معادل 386 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.2 ثانیه

 

7 – گومپرت آپولو، 360 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3 ثانیه

 

8 – نوبل M600، معادل 359 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.7 ثانیه

 

9 – پاگانی زوندا سینکوئه روداستار، 349 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.4 ثانیه

 

*9 – فراری انزو، 349 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.4 ثانیه

 

*9 – جگوار XJ 220، معادل 349 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.8 ثانیه

 

10 – آسکاری A10، معادل 346 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 2.8 ثانیه

 

*10– پاگانی زوندا F، معادل 346 کیلومتر بر ساعت، صفر تا 100 معادل 3.5 ثانیه

 

منبع:www.maxspeed.ir

نوشته شده در چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:,ساعت 16:36 توسط mohamad hossein| |

«اسکول» نام این پرنده است. در خصوصیات این پرنده نوشته‌اند که او وقتی برای زمستان غذا جمع آوری می‌کند محل نگهداری آنها را فراموش می‌کند و بخاطر همین با مشکل مواجه می شود، یا هنگام خانه سازی فراموش می کند که خانه اش را کجا ساخته است، اسکول اگر از لانه اش بیرون بیاید راه بازگشت را پیدا نمی کند.

نوشته شده در چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:,ساعت 11:48 توسط mohamad hossein| |

مزاحمت های تلفنی برای جسیکا آلبا بازیگر محبوب سینمای هالیوود در هنگام پیاده روی در خیابان ,باعث شد به اداره پلیس برود.
جسیکا آلبا که روزهای استراحت برای سلامتی خود را می گذراند در یکی از روزهایی که با همسر خود در حال پیاده روی بود با چند تماس پی در پی و تهدید جانی از سوی مزاحم تلفنی,باعث شد که این بازیگر به اداره پلیس برود و از این مزاحم شکایت کند.
هنوز اطلاعات دقیق از دستگیری مزاحم تلفنی جسیکا آلبا اعلام نشده است.

نوشته شده در چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:,ساعت 11:39 توسط mohamad hossein| |

دنیای اقتصاد: یکی از خوانندگان روزنامه دنیای اقتصاد روز گذشته در تماس با خبرنگار ما از فعالیت یک دختر‌بچه ۵ ساله در قالب یک کارگر ساختمانی در سطح شهر تهران خبر داد.

خبرنگار دنیای اقتصاد برای پیگیری ماجرا به محل فعالیت این کودک مراجعه کرد و مشخص شد که به علت فقر مالی این دختر بچه روزانه ۸ ساعت به همراه پدرش در ساختمان‌های در حال ساخت در نقش یک کارگر ساختمانی فعالیت می‌کند.

پدر این دختر بچه –یگانه – می‌گوید: چون کسی را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم که با توجه به اینکه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن ۶ ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.

او می‌گوید: در مامازن یک اتاق اجاره کرده که ماهانه ۱۰۰ هزار تومان اجاره می‌دهد.

پدر یگانه می‌گوید: به دلیل اینکه یگانه را روزها سر ساختمان می‌آورم، او نیز پا به پای من کار می‌کند و فعالیت‌های سبکی همچون حمل‌ کیسه‌های مصالح ساختمانی را انجام می‌دهد. او می‌گوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است.

این کارگر کوچک ساختمانی امیدوار است که مسوولان و شرکت‌های ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایه‌دار از خانواده‌اش حمایت مالی کنند.
متن زیرگفت‌وگو با این کودک ۵ ساله است، دختری که اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را کرده است.

یگانه! چرا اینجا کار می‌کنی؟

پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او می‌آیم که در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد می‌کند هر وقت کیسه‌های سیمان را بلند می‌کند اذیت می‌شود و شب‌ها از شدت درد خوابش نمی‌برد. من زور ندارم، اما کمکش می‌کنم که کمتر اذیت شود.

خانه‌تان کجاست؟

خیلی دور است ما در خانه‌مان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.

چرا پیش مادربزرگ یا خاله‌ات نمی‌روی؟

مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.

چه درخواستی از مسوولان داری؟

پدرم نمی‌تواند کار کند، اما اگر کار نکند پول نداریم. هیچ‌ کس کمکمان نمی‌کند. پدرم می‌گوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگی‌مان خوب می‌شود.

تلفن تماس و آدرس محل سکونت پدر یگانه در گروه مسکن دنیای‌اقتصاد موجود است.

منبع:donya-e-eqtesad.com

نوشته شده در چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:,ساعت 11:31 توسط mohamad hossein| |

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 18:7 توسط mohamad hossein| |

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 18:3 توسط mohamad hossein| |

ژاپنی‌ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال‌هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می‌کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می‌کشید.

موفقیت
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می‌کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.. آن ها ماهی ها را می‌گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می‌کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می‌شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می‌کردند. ماهی ها پس از کمی‌تقلا آرام می‌شدند و حرکت نمی‌کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی‌ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند. باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می‌کردند.


آنها چطور می‌توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می‌دادید؟

پول زیاد
به محض اینکه شما به اهدافتان می‌رسید مثلاً «یافتن یک همراه فوق العاده خوب ، تأسیس یک شرکت موفق ، پرداخت بدهی هایتان یا هر چیز دیگر» ممکن است شور و احساساتتان را از دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن تمایل نداشته باشید ، لذا سست می‌شوید.
شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می‌دهند، کسانی که
ثروت زیادی برایشان به ارث می‌رسد و هرگز موفق نمی‌شوند و ملاکین و اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند، شنیده و تجربه کرده اید.
این مسئله را رون هوبارد در اوایل سال های ۱۹۵۰دریافت:
” بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می‌کند ”

منافع و مزیتهای رقابت
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می‌برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالش ها پیروز شوید ، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.

چطور ژاپنی‌ها ماهی‌ها را تازه نگه می‌دارند؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می‌کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می‌اندازند.
کوسه جندتایی ماهی می‌خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می‌رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند.

توصیه :
-به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید.
-از بازی لذت ببرید.
-اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می‌کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید.
-عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.
-اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .
-زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید.
-پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می‌توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید.
-در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می‌توانید دورتر بروید شنا کنید.

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 17:59 توسط mohamad hossein| |

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

مالدیو زیباترین جزیره جهان

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 17:54 توسط mohamad hossein| |

گفته شده است که عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است. میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکس ها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.

در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و  منتظر شوهرش می باشد

در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد

در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا  شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد

لحظه ای که  متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن و گریه می کند

در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد

در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 17:49 توسط mohamad hossein| |

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

عشق واقعه ای

نوشته شده در سه شنبه 21 تير 1390برچسب:,ساعت 17:47 توسط mohamad hossein| |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


Design By : Night Skin